پس از پایان گرفتن طوفان و هلاکت تمام مشرکان و بت پرستان، روزى شیطان خدمت حضرت نوح(علیه السلام) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!
حضرت نوح(علیه السلام) با تعجّب پرسید: چه خدمتى؟ گفت: این جمعیّتى که نفرین کردى و نابود شدند و همچنین نسل آنها را، شب و روز مى بایست وسوسه مى کردم و زحمت مى کشیدم تا هدایت نشوند. اکنون که هلاک شدند تا مدّتى آسوده ام!
حضرت نوح(علیه السلام) (گویا اطمینان نداشت غذاى معنوى که شیطان مى خواهد به او بدهد غذاى مناسبى باشد و لذا آماده شنیدن سخنان او نبود. لذا، خطاب آمد نصایحش را بشنو!، فرمود: چه خدمتى مى خواهى به من بکنى؟ شیطان گفت: در سه جا به یاد من باش که در آن سه حالت خیلى به بندگان خدا نزدیکم:

 

1- به هنگام خشم و غضب به یاد من باش (که بسیار به تو نزدیکم). 


2- به هنگام قضاوت بین دو نفر (نیز) به یاد من باش.

 

3- و به هنگامى که با زن تنهایى خلوت کرده اى و هیچ کس غیر از شما دو نفر در آن جا نیست (نیز) به یاد من باش.


ارتباطات تلفنى با جنس مخالف، چت کردن با نامحرم و خلاصه هرگونه خلوت با نامحرم، مشمول این روایت مى شود.