حرف من این نیست که کارها را تعطیل کنیم و هر کسی دنبال کار خودش برود، حرفم این است که آدم­ها برای خودشان هم باید وقت بگذارند. در این صورت اگر حجم کار هم کم باشد ولی ارزش کار بیش­تر می­ شود. مثلاً می­ شود 6 کلاس گذاشت ولی برای این که خودمان هم برای خودمان وقت بگذاریم 4 تا کلاس برگزار می­ کنیم. چرا؟ چون خود بچه ­های فعّال هم برسند کارهایشان را انجام دهند، یعنی به این دید خیلی از کارهای بچه­ های فعّال هم قابل نقد است که آیا واقعاً همراه کارش خودش هم بالا می­ رود یا نه؟

دقّت کنید این سیاست که خیلی از ما که بزرگ­ترها داریم، مایی که از دیگران کار می­ کشیم، سیاست­ های طاغوتی و فرعونی است! من می­ خواهم فلان کتاب را بنویسم، من می ­خواهم یک مجموعه­ فرهنگی ایجاد کنم- آدم زود مبتلا به این کارها می ­شود- به تعدادی نیرو برای این کار نیاز دارم. بعد اصلاً توجهی نمی ­کنم به این­که الان آقای فلانی موقع مطالعه ­اش است و یک کار دیگری باید انجام دهد، فلانی در جای دیگری دارد فلان کار مفید را انجام می ­دهد، همه را جمع نکنیم و بیاوریم به کار خودم برسانیم. یعنی گاهی اوقات کار من، محور کارهای دیگران می ­شود. این، سیاستِ آدم ­هایی است که در گذشته بودند و قرآن از آن­ها یاد می ­کند مثل فرعون. ما آدم­ها را به هر علتی می‌ خواهیم به کار بگیریم. کاری ضروری پیدا شده، این ضرورت ولو جنگ باشد ولو دفاع مقدس باشد، ولو کاری بزرگ و پاک باشد، درضمن آن کار فقط کار نباید راه بیفتد بلکه انسان­ها هم باید راه بیفتند، انسان­ها هم باید تغییر کنند. حتی به همین‌ خاطر ممکن است کار را کوتاه ­تر کنیم.

از حضرت علی(ع) در جنگ سؤالی توحیدی می ­کنند. آن­ هم کجا؟ در بحبوحه­ جنگ. این صحنه ­ها را نمی ­شود تصور کرد. مدام رفت و آمد است و شلوغی و... حالا در این میان یکی سؤال کند که یا علی! من در رابطه با خدا شک کردم و سؤال دارم! اگر ما باشیم چه می­ گوییم؟ می­ گوییم خروس بی­ محل برو آن­ طرف بعداً بیا، الان موقع چیز دیگری است! حضرت(ع)می ­گویند نه، اصلاً ما برای همین این­جا آمده ­ایم، بگذارید سؤال­ش را بپرسد، بگذارید بداند، بفهمد، بشناسد و بعد اقدام کند و پاداش ببرد. گفتن این ­ها راحت ولی انجام دادنش سخت است.

 

شرح کتاب صراط

موضوع: آثار شاگردان استاد صفایی

مؤلف: حجت الاسلام والمسلمین غنوی

 

einsad.ir