تو به اندازه اى که از غریزه و عادت الهام مى گیرى و طبیعى رفتار مى کنى، از آدمیّت فاصله دارى. و به اندازه اى که نظارت و سنجش و حسابرسى داشته باشى و انتخاب در کارها و برخوردها داشته باشى، آدم هستى. و آدم بودن، خیلى سخت تر از طبیعى بودن است؛ چون آدم باید هر لحظه و هر عمل و هر حالت و هر برخوردى را بسنجد و بررسى کند و از عکس العمل هاى طبیعى و از انعکاسها، به انتخابهاى سنجیده روى بیاورد. و این سخت است؛ ولى با تمرین آسان مى شود و با شکر و تسلیم زیادتر و گسترده تر می شود. و با بلاء و گرفتاری ها، تمحیص و تثبیت مى شود. و تو باید با تمرین و شکر و بلاء، آماده شوى و به تدریج، این وجود شلوغ و در هم و این دل بی سامان را، منظّم کنى و در اختیار بگیرى. دختر خوبم! سقوط و انحطاط خیلى آسان و طبیعى است. جاذبه ها تو را به سقوط مى خوانند، ولى بالا رفتن و از کشش جاذبه آزاد شدن، موتورهاى روشن مى خواهد.
ببین! یک سنگ به اندازه اى بالا می رود، که نیرویى پشت آن باشد. با تمام شدن نیرو، سقوط و افتادن سنگ طبیعى است، ولى یک گیاه کوچک را نگاه کن، که چه طور از زیر خاکها و سنگها سر بیرون مى آورد و حتّى آسفالت ها و سیمان ها را مى شکند و سر بلند مى نماید. اگر تو به اندازه ى این گیاه کوچک، ریشه داشته باشى، از زیر خاک و سنگ و از زیر عادت و غریزه و از زیر حرف ها و هوس ها سر بیرون مى آورى و سربلند مى شوى.
مسئولیت های ما (1)
مؤلف: استاد علی صفایی حائری
موضوع: اقتباس از آثار استاد
منبع: نامه هاى بلوغ، ص: 159
einsad.ir