مهمترین وظیفهای که در صراطِ امربه معروف ونهیازمنکر وجود دارد، این است که نیروهای مؤمن و آمر بهمعروف و ناهیازمنکر و آنهایی که در نظام اسلامی انگیزه دارند، باید در صحنه باشند. همهجا باید حضور داشته باشند. حزبالّلهی بودن، یعنی آماده کار بودن برای انجام تکلیف الهی. این، یک ارزش است؛ یک ارزش انقلابی است. در نظام اسلامی، همه جا، کسی که دارای روحیه حزب الّلهی است بر کسی که دارای روحیه حزب الّلهی نیست، ترجیح دارد. از جمله، یک مدیر حزب الّلهی، یک استاد حزب الّلهی، یک صاحب منصب حزب الّلهی، یک فرمانده حزب الّلهی، یک هنرمند حزب الّلهی، یک نویسنده حزب اللهی... مبادا گمان شود که حزب الّلهی، یعنی جوان پر سر و صدا و پر هیاهویی که نه سواد درستی دارد، نه معلومات درستی! اینطور نیست. درمیان متخصّصین ما، درمیان برگزیدگان ما، در میان مدیران ما، درمیان علما و اساتید ما، انسانهای حزبالّلهی، زیادند. مفهوم حزبالّلهی را در ذهن خودمان، غلط تصوّر نکنیم. در محیطهای مختلف، حضور عناصر حزبالّلهی، باید حضور بر جستهای باشد. دستگاههای اجرایی، اعمّ ازدستگاههای قضایی یا دستگاههای دولتی، باید به طور عملی، این ارزش را در مأموران وکارگزاران خودشان، مورد توجّه قرار دهند. یک دستگاه اداری سالم، چه وقت میتواند کارآیی بیشتری داشته باشد؟ وقتی که عناصر مؤمن، عناصر خالص، عناصری که به معنای حقیقی کلمه حزبالّلهی هستند، در آنجا مؤثّر باشند. مدیران خوب، مسؤولین خوب و متخصّصین خوب، بر سرِ کار باشند. اینطور نباشد که همان بحثهای سالهای پیش، که دشمنان آن روزها تعقیب میکردند، رایج شود. بین عناصر مؤمن و متخصّص، تفکیک کنیم! «آیا مؤمنین سرِ کار باشند یا متخصّصین؟!» کانَّه بین مؤمن و متخصّص، یک تضاد طبیعی وجود دارد! این چه حرفی است؟!