که ناگهان...

عبیدالله گفت: بد نیست. اگر این طوری شود، مسائل حل می شود.

که ناگهان همان جا شمر محکم به پهلوی عبیدالله زد:

الان فرصت بسیار خوبی است و حسین(علیه السلام) در چنگ توست.

اگر برگردد، در مکه و مدینه قدرتی بر هم می زند و دیگر هیچ کس نمی تواند با او درگیر شود.