- خوب گفتی شمر! خودت بلند شو و برو!

- من می روم اما اگر عمرسعد نپذیرفت که من بجنگم؛ گردنش را بزنم و سرش را برای شما بفرستم

و خود فرمانده ی لشگر شوم؟

- این کار را بکن!

و شمر برای همین آمد کربلا...